این شعر رو با تمام وجودم تقدیم میکنم به
مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرگ
وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد
انگار که از یه شهر دور نه از همه دنیا میاد
تا وقتی که در وا میشه لحظه دیدن میرسه
هر چی که جاده ست رو زمین به سینه من میرسه
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآاه
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی که میخوام میرسم
وقتی تو نیستی قلبمو واسه کی تکرار بکنم
گلهای خواب آلوده رو واسه کی بیدار بکنم
دسته کبوترای عشق واسه کی دونه بپاشه
مگه تن من می تونه بدون تو زنده باشه
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی که میخوام میرسم
عزیزترین سوغاتیه غبار پیراهن تو
عمر دوباره منه دیدن و بوییدن تو
نه من تو رو واسه خودم نه از سر هوس میخوام
عمر دوباره منی تو رو واسه نفــــــــــس میخوام
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی که میخوام میرسم
che tagdim nameye khobi?
چرا مرگ؟؟؟؟؟
زندگی هنوز جاریه...
چشمات رو باز کن