توی این دوره زمونه نمیشه آدمای خوب و بد رو از هم درست تشخیص داد.آدمایی که از نظر دیگران خیلی خوب هستن ولی وقتی به هویت واقعی اونا پی میبری متوجه میشی که...
راستی چرا ما اینجوری شدیم
چرا دیگه برامون هیچی جز خودمون معنا نداره؟
چرا دیگه ذره ای از وجود محبت باقی نگذاشتیم؟
چرا عاطفه رو با مهر باطل شد از دلهامون بیرون کردیم؟
و هزاران چرای دیگه
زمونه خیلی عوض شده و آدماش بیشتر
کاش...
نمی خوام آرزوهای محال بکنم به همین خاطربهتره بی خیالش شم.
بگذریم
کلاس های ما هم که به حساب از امروز شروع شده ولی ما که تا یه هفته به خودمون تشویقی
میدیم.کی حوصله داره بره سر کلاس؟!!!
قراره طی چند روز آینده اتفاقاتی رخ بده.
یه جورایی باید با معاون دانشکده رو در رو دست و پنجه نرم کنم.
بسه دیگه
آخه چقدر حق خوری
چقدر دروغ
چقدر نامردی
یکی هم نیست که بگه چرا شماها اینقدر دارید حق خوری میکنین.
روز ۵شنبه پاشدم رفتم معاونت دانشگاه.جناب آقای دکتر ج  به جای اینکه به من و امثال من
که به خاطر همین حق خوری داریم تباه میشیم کمک کنه داره اونا رو توجیه میکنه.
به خدا سوگند
برای خودش مثل روز روشن بود که مسولین دانشکده ما دارن غیرقانونی یکی از آیین نامه ها رو
زیر پا میگذارن ولی با این وجود داشت ازشون دفاع می کرد ولی تا نوبت به حق خواهی ما میرسید آقا واسه ما دم از قانون می زد.
آخه کدووم قانون
کجای این مملکت داره قانون پیاده میشه.همه جا رابطه هست نه ضابطه.
در هر حال
من نمی تونم آروم بشینم و ببینم که دارن حقمو میخورن و هیچی نگم.
سکوت یعنی مرگ
و من نمی خوام تن به ذلت این کار بدم.
فقط از شما دوستانم میخوام که برام دعا کنین.
چون واقعا کار سختی رو در پیش دارم.در اصل میخوام تنهایی با مسئولین دانشکده طرف بشم
که امکان هر چیزی که بخواد اتفاق بیفته هست.

پس از مرگم نمی دانم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم
که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او یکریز و پی در پی
دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد
بدین سان بشکند او سکوت  مرگبارم را
و خواب خفتگان خفته را آشفته و آشفته تر سازد

                                                                            دکتر علی شریعتی




نظرات 9 + ارسال نظر
علی شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 02:23 ب.ظ http://tactaz.blogsky.com

سلام به من هم سر بزن

[ بدون نام ] شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 02:48 ب.ظ http://elahe23.blogsky.com

سلام وبلاگ جالبی دارید امید وارم همیشه موفق وپیروز باشید.خوشحال میشم بهم سر بزنی.‏

الهه شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 02:49 ب.ظ http://elahe23.blogsky.com

سلام وبلاگ جالبی دارید امید وارم همیشه موفق وپیروز باشید.خوشحال میشم بهم سر بزنی.‏

غاعغع شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 03:08 ب.ظ

لابلا

الهه شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 04:04 ب.ظ http://elahe23.blogsky.com

سلام علی جان
امیدوارم حالت خوب باشه ومشکلاتت هر چه زودتر حل بشه اما چیزی که وجود داره و در جامعه ای ما درش ‏زندگی میکنیم دیگه اینجور چیزا خیلی طبیعی حق خوری.دروغ گویی.خیانت.نامردی و……‏
هر کس در هر صنفی برای گذروندن زندگیش مجبور میشه که با دروغ گویی.رشوه خواری واز این قبیل ‏کارهاامرار معاش میکنه و وای به حال کسانی که میخوان سالم زندگی کنن.‏
واقعا باعث تاسفه.‏
واقعا ‏
ممنون که به وبلاگم سر زدی.‏
ممنون از شعر زیبات
ولی در نا امیدی هم بسی امید است.‏
موفق باشی و استوار.‏

اتنات شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 04:39 ب.ظ

درلابلا

احسان دوشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 07:15 ق.ظ http://www.Ehsan.co.sr

سلام آقا علی... بله یادم هست ولی شما وبلاگتونو بستید.

رویا دوشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 09:14 ق.ظ http://eastgirl.persianblog.com

سلام..فقط می تونم بگم که از ته دل واسه موفقیتت دعا می کنم

سحر چهارشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 08:47 ق.ظ http://ghoroob.blogsky.com

نظر نوشتن تو کامنتت خیلی سخته
چرا اینجوری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد